سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
درباره وبلاگ


"...انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ" منتظر باشید که ما هم منتظریم انعام/158 دلم می خواست من هم در شمار منتظرانتان بودم...در شمار آنهایی که نفس شان به نفس شما بند است...همانهایی که دمی از یاد شما غافل نیستند...همانهایی که زندگیشان خلاصه در لبخند شماست...همانهایی که خطابشان کردی "فرزندم".... و در یک کلام چقدر دلم می خواست "شیعه" باشم ....! شیعه شما.....
پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 50
  • بازدید دیروز: 80
  • کل بازدیدها: 224780




شاید منتظر




 

یه شب هایی هست که می شود از غصه ی تنهایی تان تمام خیابان های خلوت شهر را با آسمان گریه

کرد... یه شبهایی هست که می شود پا به پای تمام مسافران غریب شهر بهدنبال نشانی از تو گشت....

یه شب‌هایی هست که می‌شود از غصه‌ی بی‌صاحبی، ایستاد روی یکی از پل های هوایی شهر و روضه‌ی

عمویتان عباس (ع) را گوشکرد و از آن بالا با عبور هر ماشین از زیر پل و به هر ضرب ِ روضه توی گوش،

هق‌هق گریه کرد و آرام شد...  یه شب هایی هست که می شود با صدای گریه هایتان تا سحر دق کرد....

 

 

پ.ن ::

برای آرام شدن،

تنها به تکرار اسم تو بسنده می کنم ...

یا ایها العزیز...

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 اسفند 12 :: 9:32 عصر ::  نویسنده : منتظر